نميدونم چرا احساس ميكنم كل وجودم زير آوار مونده
همه چي خوب بود
همون جوري كه دوس داشتم يه همو همه چي خراب شد
دقيقآ عين آوار ريخت رو سرم
انقد برام سنگين بود كه نفسم به سختي بالا مياد
باورم نميشه بيدارم!!
متنفرم از هر چي مرده روي اين زمين
همشون عين يه تيكه آشغالن
بوي كثافتشون همه جارو پر كرده
هر كاري واسه تفريحشون ميكنن
با آدما با احساساتشون بازي ميكنن
ميتونين درك كنين يك سال عروسك دست كسي بودن يعني چي؟
يه سال مسخره دست كسي بودن يعني چي؟
يه سال از يكي براي خودتون بت بسازين
جلو همه وايستيد بگين نه اين يكي فرق داره
حيووووون نيس
آدمه!
بعد تازه بعده يه سال بفهمين كل وجودش دروغ و نكبت بوده
حتي تاريخ تولدش دروغ باشه
اينا همش درده
انقد وحشتناكه كه كل وجود آدمو ميسوزونه
چه كارايي رو كه با عشق از ته دلم براش نكردم
هر كاري كرد عين يه خط بود كه انگار با تيغ رو قلبم ميكشيدن
ولي هيچي نگفتم
به خودم ميگفتم مگه عاشق نشدي؟پس بايد بكشي
ميگم هر كار فكر نكنين كاراش ساده بود
تو اوجه دوستيمون با دوستمم دوست شد
فهميدم گفت پشيمونم
گفتم باشه فدا سرت
با دختر عمش...
گفتم رابطتتو قطع كن بازم عيب نداره
حرفاي راستش انگشت شمار بود
دروغ پشت دروغ
يكي از يكي قشنگ تر
تاريخ تولدشم دروغ بود
بعده يه سال تازه فهميدم متولد چه ساليه
كارم به جايي رسيده كه دوستش بياد بم بگه:
خانوم بيا كادو تولدي كه بش دادي ازم بگير،ديگه نميتونم نگهش دارم
دردم اينه يكي نيست باش حرف بزنم خالي شم
دارم ميتركمممممممممم
دوست دارم برم يه جايي انقدر داد بزنم كه خالي شم
چرا من تا اين حد بدبختم؟
كي ميدونه؟
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
<-CategoryName->
:: برچسب‌ها:
<-TagName->
